زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی تکه می کرد؛ علت را که جویا شدم خطاب شد: او فردی است که شهوات را تحریک می کرد _شاید به واسطه عمل گفتار و یا راه رفتن و نوع پوشش_ زنی را دیدم سرش مثل خوک و بدنش مثل چهارپا، او کسی بود که سخن چینی می کرد و فتنه ایجاد می کرد.
کد خبر: 10681
تاریخ انتشار : تیر ۲۴, ۱۳۹۳
پس کو آن خدای رحمان و رحیم و پیامبر محب و شفیع امّت؟
خدای ما تا چه میزان خشن است؟خدای ما مگر خدای بسم الله الرحمن الرحیم که بارها در نمازهای روزانه از آن یاد می کنیم نیست؟ مگر همان خدای بخشنده مهربانی نیست که فرموده که اگر بندگان از شوق ومحبت من نسبت به خودشان آگاه بودند هر آیینه از شوق می مردند! مگر همیشه نگفته اند پیامبر ما رسول رحمت و مهربانی و شفیع امت در روز حساب است!پس حکایت داستان معراج درباره عذاب برخی از زنان و مردان امت که در صحت و سقم آن بنا به استدلالات متقن حدیثی شکی نیست چیست؟
آنجا که صدوق از وَرّاق از اسدی از سَهل از عبدالعظیم حسنی، از محمّد بن علی از پدرش حضرت رضا از پدرانش ازأمیرالمؤمنین صلواتُ الله علیهم أجمعین روایت میکند که فرمود:
من و فاطمه بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم وارد شدیم، و دیدیم که به شدّت گریه میکند. من عرض کردم: پدرم و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا! چرا گریه میکنی؟!
رسول خدا فرمود: ای علی! در آن شبی که مرا به معراج به آسمان بردند، زنهائی از امّت خود را در عذاب سختی مشاهده نمودم، و از وضعیّت آن ها ملول و ناراحت شدم؛ و اینک از شدّت عذابی که بر آنها دیدهام به گریه افتادم.
پیامبر کدام زنان را دیدند؟
ایشان در شرح آنچه دیده بودند فرمودند:
زنی را در این معرکه دیدم که از موی سرش آویزان بود و به شدت در عذاب بود. خازنان دوزخ دور او می چرخیدند و او را عذاب می کردند. هنگامی که علت این عذاب را سوال کردم در پاسخ گفتند: او کسی است که موی خویش از نامحرم نمی پوشاند.
زنی را دیدم که به زبانش آویخته شده و در دهانش گدازه های آتش می کردند علت را که پرسیدم، گفتن : او کسی است که بد زبان بوده و همسر مومن و اطرافیانش از نیش و زخم زبان و تحقیر او در امان نبودند.
در سمتی زنی را دیدم که بی اختیار از گوشت بدن خود می خورد و فریاد می زد ولی نمی توانست که نخورد. او کسی بود که برای نامحرم و مجالس گناه زینت و آرایش می کرد تا دیگران متوجه شده و او را ببینند.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی تکه می کرد؛ علت را که جویا شدم خطاب شد: او فردی است که شهوات را تحریک می کرد ـ شاید به واسطه عمل گفتار و یا راه رفتن و نوع پوشش ـ زنی را دیدم سرش مثل خوک و بدن مثل چهارپا، او کسی بود که سخن چینی می کرد و فتنه ایجاد می کرد. و امّا آن زنی که بر شکل و صورت سگ بود و آتش از دُبرش داخل و از دهانش خارج میگردید، آن زن آوازه خوانی است که در مجالس آوازه خوانی و ماتَم خوانی آواز میخواند، و نیز حسادت میورزد؛ آن بود که با صدایش شهوات را تحریک می کرد. و امّا آن زنی که گوشت صورت و بدنش میسوخت و رودههای خود را میخورد، آن زنی است که واسطۀ عمل نامشروع بین مردی و زنی میگردد.
پس کو آن خدای رحمان و رحیم و پیامبر محب و شفیع امّت؟
شاید این جملات حجابی از پیش چشمان ما و اما و اگرها و شبهات باز کند. هرچند که ساده و بدیهی باشد.
دین ما همان قدر که دین بشارت و رحمت است به همان میزان دین نذیر و هشدار است. هم در آن تبشیر است و هم تنذیر. همیشه از خدایی سخن می گویند که رحیم است و می بخشد و نسبت به بنده اش لطف کرم دارد و همین باعث می شود که با همین سهل انگاری ها همیشه بگوییم: خدا که مهربان است و می بخشد، سخت نگیرید.
ولی نمی گوییم خدا به همان اندازه قیّوم و مجازات کننده است و پاکان و ناپاکان را در عمل یکی نمی داند. آنچنان که در سوره مائده نیز به آن اشاره کرده است.
بعضی از ما به واسطه شوق و ایمان و اعتقاد و تقوا، و برخی به واسطه بشارت ها و نعمت ها تسلیم اند. ولی برخی را باید ترساند، همانطور که تنذیر جزو فرهنگ تبلیغی قرآن است. و اینان برخی از زنان امت اسلام هستند نه کافران و مشرکان، حال با تنذیر با تبشیر یا هرچه دیگر؛ این متن در واقع به بازخوانی واقعه معراج رسول خدا (ص) که در چنین روزهایی در ۱۷ رمضان که امسال مصادف با ۲۳ مرداد و شب معراج ایشان است پرداخته.
شاید که خیلی زود دیر نشود و صدای اَلرّحیل را به برکت نزول رحمت الهی در ماه مبارک به زیبایی بشنویم.
دیدگاه