آیا منشور عفاف و حجاب توانسته به ترویج عفاف و حجاب در مدارس کمک کند؟
در تاریخ ۲۳ خرداد ماه ۱۳۹۱، محمدابراهیم محمدی مدیرکل فرهنگی هنری وزارت آموزش و پرورش، از تدوین منشور حجاب و عفاف در وزارت خانه آموزش و پرورش خبر داد و این منشور بعد از ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۲ هجری شمسی رونمایی شد و در آبان ماه ۱۳۹۲ بر درب مدارس نقش بست تا دانش آموزان، فرهنگیان و اولیا را ملزم به رعایت این منشور نموده و بر مبنای آن معضل بیحجابی و بیعفافی از جامعه رخت بربندد؛ اما آیا این منشور میتواند جامعه را در رسیدن به هدفش یاری رساند؟ یا مانند طرح اعمال حجاب و عفاف از طریق نیروی انتظامی با ملاحظاتی و مشکلاتی مواجه خواهد شد؟
با نگاهی اجمالی به طرح منشور حجاب و عفاف متوجه میشویم این طرح هیچ عمل کاربردی و یا هیچ برنامهای جهت درونی کردن این امر نداشته و بر مبنای پذیرش اصل حجاب از سوی همگان مورد تدوین قرار گرفته است. از سویی همین که حرف از حجاب و عفاف به میان میآید اذهان همگی به گزینه خانمهای جامعه کشیده میشود و این اصل را از مردان مبرا میکند، این در حالی است که حجاب تنها بر زنان معین نگردیده است.
متاسفانه پسران و مردان امروز ما با پوشیدن لباسهای کوتاه، تنگ و بدننما به گونهای به رواج بیحجابی مردانه میپردازند و دختر جوانی که مردان را با این پوشش مشاهده میکند این سوال را مطرح میکند که چرا او که رعایت نمیکند من باید خود را بپوشانم؟ هر چند مدیرکل فرهنگی هنری وزارت آموزش و پرورش در مقدمهای از تدوین این طرح گفته بود که در آن به عنصر غیرت و حیا در میان دختران و پسران توجه شده است اما هیچ کدام از مفاد این قراردادها نشانهای از این دو عنصر ندارد.
بد نیست که غیرت را برای پسرانمان و حیا را برای دخترانمان تعریف کنیم و در این منشور که دیگر الزام قانونی دارد بیان نمایید تا آنها بدانند غیرت تنها فریاد کشیدن بر سر خواهر نیست و یا حیا تنها چادر سر کردن بدون رعایت نکات اخلاقی عفیفانه و بدون جلب توجه نمیباشد.
طرح مزبور به دانشآموزان بسنده نکرده است و مربیان را نیز در برگرفته است. هر چند رعایت پوشش اسلامی بر آنها نیز واجب شده است ولیکن آیا به راستی معلمین حجاب این چنینی را رعایت میکنند و یا اینکه هنگام ورود به مدرسه مجبور میشوند اندکی از شدت آرایش خود بکاهند و کمی مقنعه خویش را به جلو بکشند تا موهایشان معلوم نباشد و هنگامی که سخن از معلمان محجبه به میان میآید تنها معلمان پرورشی، دینی و یا مدیران مدرسه است که در ذهن دانشآموزان خود نمایی میکنند.
مسئله بیحجابی و بد حجابی مسئلهای نرم است؛ در حل مسئلهای که از ذهن و درون انسان سرچشمه میگیرد به کارگیری نیرو و یا وسیلهای سخت به تنهایی جوابگو نخواهد بود. باید برای مسئلهای نرم، ابزاری نرم استفاده کرد.
در توجیه و حضور مسئله حجاب و عفاف، با تدوین چنین منشورهایی به نتیجه نخواهیم رسید. گیریم عده زیادی از دانشآموزان از این طرح استفاده کردهاند و آن را رعایت نمودهاند آیا این دانشآموزان فردا روزی نیز همچنان محجبه میمانند و یا قرار است تنها در مقطعی از زمان حجاب خود را رعایت کنند؟
در نهایت نسبت به طرح مزبور این چنین میتوان گفت که این طرح در هر سه گروه (دانشآموزان، فرهنگیان و اولیا) با سخنانی کلی، زیبا و اخلاقی و به جا مزین گردیده و احساس خوبی را القا می کند، اما نحوه و چگونگی اجرای آن را بیان ننموده است. آری همه انسانها از پاکی و خوبی لذت میبرند و آن را میپذیرند ولیکن آیا آنچه که در این طرح بیان شده راهکار کاربردی است یا خیر؟
هر چند که قانون مند سازی پوشش امری طبیعی و مطلوب است اما برای نهادینه کردن پوشش اسلامی و حجاب نیاز به گام بعدی هست که کمتر به آن توجه شده که وجهه پررنگ تشویق به معروف و راهکارهای زیبا شناختی و روانشاسانه آن فراموش شده است.
کاری از گروه خانواده باحجاب
دیدگاه