پشت چراغ قرمز منتظر و آماده حرکت بودم، خانمی هم در حال عبور از عرض خیابان بود، ناخودآگاه تمام حواسم معطوف خانم شد، کفش های پاشنه بلندی به پا داشت مانتوی کوتاه و تنگی هم به تن داشت و صورتی که کم از رنگین کمان نداشت، ولی این بار صورت و مدل لباس نبود که نگاه من رو دزدید، بلکه این بار عشوه و ناز حرکت این بانوی بود که تمام حواسم را به او جلب کرده بود راه رفتنی نگفتنی که تلفیق آن با کفش های پاشنه بلند صحنهای جذاب رو ایجاد کرده بود؛ با صدای بوق ماشین های پشتی متوجه سبز شدن چراغ شدم، نگاهی به سایر ماشین های ردیف اول انداختم مثل اینکه همگی به برکت طنین دلخراش ماشین های پشتی لزوم حرکت را کشف کرده بودند، من که خانم بودم ولی قاعدتا غض بصر برای آنها هم کار سختی بود.
دیدگاه