منفورترین و پست ترین زنان قرآنی و برخی از مصادیق امروزی آن
رفتارهایی که حکایت از گرایش فکری به سمت انحرافات اخلاقی و سیاسی و فکری است حتی زمانی که در خانه بزرگی و حاکمی مثل نبی خدا (ع) یا رئیس سیاسی یک قوم و قبیله باشد، زمینه انحراف مهیا است. در دنیای امروز هم هستند زنان و دخترانی که برحسب شهرت شخصی و یا انتسابیشان به […]
کد خبر: 2475
تاریخ انتشار : آبان ۱, ۱۳۹۲
رفتارهایی که حکایت از گرایش فکری به سمت انحرافات اخلاقی و سیاسی و فکری است حتی زمانی که در خانه بزرگی و حاکمی مثل نبی خدا (ع) یا رئیس سیاسی یک قوم و قبیله باشد، زمینه انحراف مهیا است.
در دنیای امروز هم هستند زنان و دخترانی که برحسب شهرت شخصی و یا انتسابیشان به بزرگی، مرتکب رفتارهایی می شوند که فکر و روح جامعه را به بیراهه می کشند.
در قرآن در کنار زنانی که از آنها به شایستگی نام برده شده است از زنانی هم یاد شده که بر حسب رفتار و گفتارشان جزو منفورترین و بدنام ترین زنان بوده و مستوجب عذابی سختاند.
زن حضرت نوح(ع)، زن حضرت لوط(ع) و زن ابولهب از جمله زنانی هستند که در فرهنگ قرآنی به دلیل ویژگیهای خاص فکری، اخلاقی، رفتاری، سیاسی و گفتاری به عنوان مصادیقی از پستترین زنان، از آنها اسم برده شده است.
در بررسی و توصیف ویژگیهای پَست این مصادیق عینی در قرآن میتوان به خیانت این دو زن به دو بنده صالح و نبی خدا اشاره کرد. گرچه این زنان خود مرتکب بی عفتی نشدند ولی مروج و مهیا کننده بی حیایی در جامعه آن زمان بوده اند.
زن لوط(ع) به واسطه انتقال اخبار خانه لوط و اطلاع رسانی به مردم فاسد همجنس باز منطقه از ورود جوانان زیبا رو به خانه لوط به وسیله پرچم و آتش بر بام روشن کردن، سیل فاسدان شهر را به سمت خانه نبی خدا حرکت می داد.
زن نوح نیز دارای چنین ویژگی جاسوسی و خبر چینی از خانه پیامبر الهی بود و دائما بدگویی وی را نزد مرد قوم خویش میکرد.
در همین ارتباط زن ابولهب هم حتی به واسطه نسبتی که با رسول خدا(ص) داشت مورد تخفیف مجازات واقع نشد و به خاطر سنگ اندازی و تحقیر مسیر سیاسی ایشان جزو بدترین زنان نام آور شده است.
نوع عملی که این زنان را به پست ترین زنان تنزل درجه داد و تشابه آن به برخی رفتارهای امروزی دور از واقع و غیر قابل تطبیق نیست.
رفتارهایی که حکایت از گرایش فکری به سمت انحرافات اخلاقی و سیاسی و فکری است حتی زمانیکه در خانه بزرگی و حاکمی مثل نبی خدا (ع) یا رئیس سیاسی یک قوم و قبیله باشد، زمینه انحراف مهیا است.
در دنیای امروز هم هستند زنان و دخترانی که برحسب شهرت شخصی و یا انتسابیشان به بزرگی، مرتکب رفتارهایی می شوند که فکر و روح جامعه را به بیراهه می کشند.
در ظاهر و شکل وشمایل دستهای از زناناند که با بهره جسمی و زیبایی چهره به مدد لباسها و آرایشهایشان به دنبال برتری بر دیگری هستند، تا به مقام شایستگی جهان برسند! اینکه مروجان، مبلغان و برگزار کنندگان این مراسم ها و مسابقات چه کسانی و با چه اهدافی هستند را کنار بگذاریم موضوع رهآورد این شایستگی جهانی غیر قابل اغماض است.
شاید در روی صحنه صحبت از کمک به صلح جهانی، مشکلات کودکان، مبارزه با فقر و حفظ محیط زیست وکار در حوزه امور خیریه باشد ولی نهایت مکانی که این شایستگان دهکده جهانی به آن می رسند چاپ تصاویر آنها بر روی مجلات مد، تبلیغات تا تبدیل شدن به سوپر مدلهای صحنهها و استودیوهای فیلمسازی و بهره گیری از زیبایی و جذابیت فیزیکی و شهوت انگیزی آنهاست و شما تنها چیزی که در ظاهر این افراد در این اماکن نمییابید کرامت اخلاقی است و آنچه میبینید دعوت به بی عفتی است، همان که در قرآن از آن به عنوان خصوصیت بارز زن لوط (ع) یاد شده است.
نکته دیگری که عموما در این مسابقات علاوه بر ظاهر افراد ملاک و معیار انتخاب قرار میگیرد هوش، استعداد و قدرت ارتباط گیری بالای این افراد است. حال سوال اساسی این است که:
این هوش و امتیازات در کجا به کار برده می شود؟
اکثر این دختران و افراد به واسطه این برگزیدگی مادی دارای شهرت میشوند و بعدها در کشورهای خود بستر ساز جریان های فرهنگی و سیاسی مد نظر اسپانسرهای بزرگ خود می شوند که کوچک ترین آنها مصرف زدگی و مادی شدن اندیشه جوانان آن کشور و الگو سازی و مشغول کردن قشری خاص از جامعه هدف است.
همان طور که در اوج مشکلات سیاسی تجاری بین چین و غرب یک دختر چینی و امسال یک دختر آسیایی یا دختری از آمریکای جنوبی و ونزوئلا انتخاب می شوند، که تمام این انتخاب ها رنگ و بوی سیاسی دارد.
به هر حال همیشه باید دقت کرد به هر بهانه ای حتی مسابقه و سیاست، گرفتار صفات منفورترین و پست ترین زنان قرآنی نیفتیم.
دیدگاه