به گزارش باحجاب، به بهانه گذشتن روز آتشنشان نقل خاطرهای از دو تن از آتشنشانان و توصیه آن ها به هموطنان، میکنیم.
کد خبر: 25131
تاریخ انتشار : مهر ۲۱, ۱۳۹۴
به گزارش باحجاب، به بهانه گذشتن روز آتشنشان نقل خاطرهای از دو تن از آتشنشانان و توصیه آن ها به هموطنان، میکنیم که در خصوص نحوه پوشش و رفتار صحیح در جامعه برای حفظ آبرو و کرامت انسانیشان است.
نفر اول فرمانده نوری، با بیش از ۱۷ سال تجربه کاری در سازمان آتش نشانی شهر تهران هست. وی پیش از شروع در میان گذاشتن خاطره خود، گفت: دوست دارم مردم ایران بدانند که آتشنشانان جان خود را برای نجات آن ها بر کف دستشان میگیرند چرا که مردم را دوست دارند و مانند خانواده خود میدانند و همه مردم خواهران و برادران آنان هستند، لذا اگر نکته ای گفته میشود صرفا جهت درست نمودن نحوه زندگیمان هست.
وقتی آتشنشانان دعاگویت میشوند
در ایستگاه یکی از همکاران مشغول درست کردن نردبان هیدرولیک بود و من با او در خصوص تشکیل زندگی و ازدواجش صحبت میکردم که آژیر به صدا درآمد و اعزام شدیم به مأموریتی که بخشی از سقف ساختمانی بر اثر طوفان بر سر یک خانم آوار شده بود.
همه آماده شدیم و از راه راهرو امکان ورود بود. ابتدا من برای شناسایی موقعیت و اقدام سریع وارد عمل شدم مردی در راهرو منتظرمان بود بعد از صحبتی کوتاه متوجه شدم که او صاحب خانه هست و خانواده اش و خانمی که در پشت آوار بود؛ نیز سالمند.
همکاران با هم کمک کردند و سد آوار را کنار زدند اما به محض کنار رفتن آوار و دیدن سلامت خانم همه به سرعت محل را ترک کردند و من صرفا محض اطمینان مجدد از حال او جویا شدم، بعد من هم محل را ترک کردم تا خانم پوشش خود را مناسب کند. همه رفتند تا شأن خانم بیشتر از این لکهدار نشود چراکه لباسی که حتی مناسب پوشیدن در خلوت هم نیست بر تن داشت فقط سرم را به زیر انداختم و برگشتم و وقتی که پشتم به او بود گفتم: خواهرم، فقط خدا را شکر که سالمید و مجبور نشدیم اورژانس خبر کنیم تا از میان همسایگان و مردم به آمبولانس منتقل شوید.
در تمام مسیر با خودم فکر میکردم که ایکاش ما حتی برای خلوت خود هم احترام قائل بودیم. شیفتم که تمام شد و به منزل برگشتم در اولین دوره همنشینی با خانوادهام از آن ها خواستم که همانطور که در بیرون از منزل شئونات را رعایت میکنند در منزل هم حتی هنگام خواب لباسی بپوشند که اگر خدای نکرده حوادث نامترقبه پیش آمد، شرمنده خود، خدا و بندگان خدا نشوند.
اتفاقا شیفت بعدی که شروع شد متوجه شدم آن شب همکاران هم، از خانوادههایشان همین درخواست را داشتند و این موضوع فقط من را ناراحت نکرده، پس از آن هر بار اتفاقی میافتد و آسیبدیدگانی را میبینم که لباس مناسب برتن دارند و جانب حیا و انسانیت را حفظ کردهاند، واقعا خوشحال میشوم و دعایشان میکنم. حالا از هموطنان هم که مانند خانوادهام هستند مسئله داشتن پوشش مناسب را خواستارم.
سقوط یک خانم در چاه
سبحانی، یکی دیگر از آتشنشانانی است که دارای ۶ سال سابقه کار در سازمان آتشنشانی است.
از سالن ورزش آمده بودیم و مقابل آشیانه فرماندهی بودیم که به ما مأموریت خورد، مأموریت؛ سقوط یک خانم در چاه
به محل حادثه اعزام شدیم، در آن زمان من نجاتگر ۴ شده بودم، عمق چاه زیاد نبود و به راحتی عملیات انجام میشد اما نیاز به بیل مکانیکی بود لذا کمی مأموریت طولانیتر از حد تصور شد. در آخر در چاهی که در خیابان حفر شده بود و حصارش هم پاره شده بود، وارد شدم. خانمی با حجاب نامناسب در چاه افتاده بود و متاسفانه علاوه بر پوشش سر نامناسب که برای بالا فرستادن قابل اصلاح و جلوآمدن بود، پوشش ساپورت داشت و در زیر مانتو که دکمههایش پاره شده بود، لباس مناسبی بر تن نداشت، خودش نیز شرمنده بود و مرتب جلوی لباس را میگرفت اما خوب فایده چندانی نداشت. مستاصل مانده بودم که چگونه او را با این اوضاعش بالا بفرستم، بیسیم زدم که همکاران کاری کنند، خدا خیرش بدهد یکی از خانمهای چادری که صدای بیسیم را در نزدیکی همکارم شنیده بود، قبل از اعلام عمومی همکارم برای کمک، چادر خود را به آرامی در آورده و بهطوریکه کسی جز همکارم متوجه نشود؛ چادر را به او داد.
همکارم همراه بقیه وسایل چادر را پایین فرستاد و حادثه دیده، چادر را پوشید و دکمههایش را بست و بالا آمد! خدا را شکر مشکلی برای حادثه دیده پیش نیامده بود اما برای اطمینان به بیمارستان توسط همکاران اورژانس منتقل شد.
خانواده خود من خیلی مؤمن نیستند و البته اکثرا هم چادری نیستند اما باخودم فکر کردم که شاید برخی از ما ندانسته و بیدلیل با حقایق و احکام الهی عناد داریم اما در آخر، اولین نفری که متضرر می شود خود ما هستیم و چه کریمانه خدا و بندگانش از همان جا که ما گریزانیم به داد ما میرسند.
دیدگاه