تلوزیون فرصتی برای تربیت کودک/ مصاحبه اختصاصی ـ قسمت دوم
در قسمت دوم این گزارش که به تلاش خانم عالمه جمالزاده تهیه شده است به بررسی نکاتی در رابطه با نقش تلوزیون در تربیت کودکان از آقای دکتر سید مجید امامی می پردازیم. – ابزار جایگزین و یا خلأ ابزار موسیقی را چگونه می توان جبران کرد؟ چه راهکار و پیشنهادی دارید؟ آیا تا […]
کد خبر: 2776
تاریخ انتشار : آبان ۷, ۱۳۹۲
در قسمت دوم این گزارش که به تلاش خانم عالمه جمالزاده تهیه شده است به بررسی نکاتی در رابطه با نقش تلوزیون در تربیت کودکان از آقای دکتر سید مجید امامی می پردازیم.
– ابزار جایگزین و یا خلأ ابزار موسیقی را چگونه می توان جبران کرد؟ چه راهکار و پیشنهادی دارید؟
آیا تا به حال کسی به جذابیت گفتگوی یک کودک در دنیای کودکیش با پدر و مادر (واقعی یا نمایشی) فکر کرده است؟ این صحنه چقدر میتواند جذاب و دلنشین باشد. ما همواره سعی کردهایم از اهرمهایی استفاده کنیم که خارج از فضای کودکی است، موسیقی برای فضای کودکی نیست، بازی، فکاههگویی و خنده در دنیای کودک جای دارد ولی ما سعی میکنیم که جذابیتهای خودمان را به کودکان تحمیل کنیم.
میتوانیم به جای موسیقی، فضاهایی را طراحی کنیم که در آن کودک بازی کند، حرف بزند، شوخی کند و بخندد، اینها اوج لذت برای کودکان است. خود کودک ذاتاً دارای عنصر عاطفه و محبت است و میتواند یک پیام باشد.
بهتر است گفته شود که کودک به مثابه رسانه است، چرا او را موضوع رسانه میکنیم در حالی که خودش به تنهایی یک رسانه است و همه را میتواند مجذوب خود کند. استفاده از کودک در برنامهها بهترین گزینه برای ایجاد جذابیت است.
– به نظر شما ، ادغام فکری دانشگاهیان و حوزویها در جهت پشتیبانی محتوایی گروههای برنامهساز، تهیهکنندگان، نویسندگان و گویندگان حوزههای کودک و نوجوان رسانه ملی، میتواند کمک شایانی در پیشبرد اهداف برنامههای کودکان انجام دهد؟
به طور حتم ادغام آنها میتواند راهگشا باشد ولی باید فراتر از این بدانیم که برنامهساز کودک و نوجوان بیشتر از بقیه نیازمند معارف اسلامی است، پس چه بهترکه ما به دنبال رشته دانشگاهی تحت عنوان معارف اسلامی و تربیت کودک باشیم. به نظرم یکی از مهمترین حوزههایی که زنان میتوانند حضور موفقی داشته باشند حوزه تربیت کودک و نوجوان است، اما به این شرط که بپذیرند تنها با ادبیات دینی میتوانند وارد آن شوند. این حوزه، حوزهای است که جامعه امروز نیاز جدی به آن دارد و با فطرت و تکوین زنان متناسب است. باید نهضت تربیت کودکان و نوجوانان در بین زنان مذهبی و متدین جامعه راهاندازی کنیم.
– چه راهکاری برای برون رفت برنامههای کودکان از بحث درآمدزایی دارید؟
تبلیغات تجاری هیچ توجیهی برای کودکان ندارد و تلویزیون فقط به دلیل بحران مالی که گرفتار آن شده به سمت آن رفته است. تبلیغات باید از حوزه کودک و نوجوان جدا کرد، چون کودکان آسیبپذیرند و فلسفه تبلیغات تجاری ایجاد امکان انتخاب نقادانه، آگاهانه و عالمانه است و اساساً در مورد کودک و نوجوان این قضیه موضوعیت ندارد، چون کودکان ذاتاً نقادی و آگاهی ندارند و دارای هوس میباشند. هوس آنها محترم است و در ادبیات دینی هم به این هوس احترام گذاشته شده و توصیه شده که آن را هدایت کرد ولی با هر تبلیغی دایره این هوسها گسترش پیدا میکند و اگر اینها تأمین نشوند منجر به احساس محرومیت نسبی میشود و این خیلی خطرناک است.
بنا به عقیده دستاندرکاران تلویزیون تبلیغات پخش شده در خلال برنامههای کودک متناسب با سنین آنها است و میتواند برای آنها مفید باشد، امکان چنین چیزی است ولی باید حواسمان باشد که رسانه باید همنشین امر تربیت و یار و یاور والدین باشد نه جانشین آنها، در حالی که با پخش این تبلیغات برای کودکان نیازهای کاذبی بوجود میآورند که اگر والدین نتوانند آن را برآورده کنند از نگاه و منظر فرزندانشان آنها پدر و مادر بیمسئولیت و به بیانی بد میشوند. لذا مسأله تبلیغات در برنامههای کودک و نوجوان یکی از خطوط قرمز و مشترکات در رویکرد اسلامی و غیراسلامی است و حتی لیبرالها نیز لااقل در حد نظر به آن معتقدند.
در بحث ارائه راهکار باید گفت تنها اگر تعریفی صحیح از رسانه در تربیت کودک ارائه شود همه مشکلات حل میشود.
– زمانی که کودکان با برخوردهای باز عموها و خالهها در تلویزیون روبرو هستند، چگونه میتوان در بحث حیا و حریمها وارد شویم و حیا را آموزش دهیم؟ ( تلویزیون حیاپرور است یا حیازدا؟)
بحث ارتباطات عفیفانه و حیاورزی در تلویزیون یک بحث بسیار مهمی است، این طور نیست که اگر در تلویزیون زن و مرد جدا از هم نشان داده شوند این عفیفانه باشد و اگر با هم باشند غیر عفیفانه، ولیکن وجود همزمان زن و مرد در تلویزیون، ارتباطات عفیفانه را بسیار بسیار پیچیده میکند لذا بایستی مهندسی و پیوست ارتباطات عفیفانه در برنامههای مختلط داشته باشیم، مخصوصاً در برنامههای کودک و نوجوان.
ابتدا باید دید که فهم کودک از عفت و حیا چیست. باید دید در فهم و نگاه دینی به چه چیزی اشاره شده است، در تعالیم دینی بحثی به نام ممیزی وجود دارد که با اینکه کودک محرم است ولی رعایت برخی شئون و اعمال لازم است؛ یعنی زنان و مردان باید با آنها همچون فردی بالغ رفتار کنند. این تعلیم خود یک پیام دارد که لازم است در برنامههای کودک به آن توجه شود.
بازنمایی روابط زن و مرد در برنامههای کودک خیلی مهم است و باید به آن توجه کرد، از آنجا که هیچ عمو و خالهای در دین ما به هم محرم نیستند پس بهتر است برای نشان دادن مجریان زن و مرد و روابط آنها از کسانی استفاده شود که به هم محرم هستند و روابط آنها برای کودکان و نوجوانان سؤال برانگیز نباشد مثلاً پدر و مادر.
ـ ترویج روابط عمو و خالهای که نامحرم هستند و روابط صمیمانه دارند و …. چگونه جایگزین شود بهتر است؟ ( برای جذابیت برنامهها و ایجاد محتوای اسلامی و تربیتی خانوادگی برای کودکان )
چرا رسانه به سمت عمو و خاله رفت؟ یک دلیل خیلی مهم آن، نوستالژی زندگی سنتی ما از خاله و عموست؛ چون اینها خیلی به کودکان نزدیک هستند و در کنار پدر و مادر میتوانند مکمل تربیتی خوبی باشند، از آنها در برنامههای کودک استفاده میشود. البته وجود اینها در تلویزیون نشان میدهد که ما در امر تربیت نیاز به مکمل و همنشین داریم و اینها تنها مکمل هستند نه جانشین.
اگر قرار باشد مجریان برنامههای کودک جانشین پدر و مادر حتی در دنیای نمایشی باشند امر خیلی خطرناکی است، عمو و خالهها باید یاریگر والدین باشند و پدر و مادر هستند که امر تربیت را مدیریت می کنند.
لازم است که در برنامههای ترکیبی به جای خاله و عمو، پدر و مادر حضور داشته باشند و فرآیند تربیت را در فضای شاد و شبیه خانه و با حضور مخاطبان کودک تلفنی یا حضوری انجام دهند.
در کشورمان و برخی از کشورهای جنوب مثل لبنان به برنامههای ترکیبی بیشتر بها میدهند، چون در این برنامهها فرصتی بدست میآید که بتوانند پیام را خودشان منتقل کنند. در این برنامهها نقش مخاطبان کودک این نیست که در استودیو حضور داشته باشند و بعد با حرکات دست ازآنها بخواهند یک برنامه دیگر تماشا کنند. ما در واقع در عصر مخاطب فعال، حضار منفعل میآوریم و این به خاطر بیسوادی برنامهسازان ماست. میتوانیم آنها را فعال کنیم.
ـ آموزش شادی کردن بدون موسیقی و رقص را از کجا باید شروع کنیم؟ ( ابعاد شادی در اسلام)
متأسفانه ما خودمان را درگیر عادتوارههایی کردیم که ابتکار عمل از ما گرفته است و در درون ساختارهایی که خودمان ساختهایم گم شدهایم. ما در برنامههای کودک شیواره شدهایم و بیشتر سعی میکنیم از قالبهایی که آماده و برای فرهنگ بیگانه است استفاده کنیم. باید برنامههای ما به سمت فرهنگ دینی و اسلامی حرکت کند. در فرهنگ ما شادی و خوشحالی تنها از طریق موسیقی و رقص حاصل نمیشود، بحث ابعاد شادی در اسلام بحث مفصلی است، چه کسی منکر این است که از کمک کردن و احسان، همکاری و تعاون، بازیهای گروهی برای رسیدن به هدفی شادی و خوشحالی حاصل نمیشود. باید ابتدا با این مفاهیم و مضامین آشنا شویم تا برنامههای شادی برای کودکان تولید کنیم.
تلوزیون فرصتی برای تربیت کودک/ مصاحبه اختصاصی ـ قسمت اول
دیدگاه