در این پرونده ، حیا را در قلمرو خانواده پیجویى کرده ، در مراحل گوناگون زندگى مشترک ، مورد بررسى قرار مى دهیم . بخشهاى مختلف این بحث ، عبارتاند از : حیا خواستگارى تا آغاز زندگى مشترک ، حیا در روابط همسران ، حیا در روابط فرزندان با والدین و بالعکس ، و حیا […]
کد خبر: 2832
تاریخ انتشار : آبان ۸, ۱۳۹۲
در این پرونده ، حیا را در قلمرو خانواده پیجویى کرده ، در مراحل گوناگون زندگى مشترک ، مورد بررسى قرار مى دهیم . بخشهاى مختلف این بحث ، عبارتاند از : حیا خواستگارى تا آغاز زندگى مشترک ، حیا در روابط همسران ، حیا در روابط فرزندان با والدین و بالعکس ، و حیا در روابط خانواده با دیگران
معمولاً آغاز زمزمه هاى مربوط به ازدواج ، همراه با شرم و حیاست . وقتى با فرزندى درباره ازدواجْ سخن گفته مى شود ، ممکن است شرم کند ، سرش را به زیر بیندازد ، محل را ترک نماید و یا از خانواده خود بخواهد که سخن دیگرى را دنبال کنند . جواب مثبت دادن نیز معمولاً با صراحت نخواهد بود . اگر فرزندى قصد ازدواج داشته باشد ، شاید از مطرح کردن آن با والدین خود ، شرم کند . پیشْدستى والدین مىتواند این امر را تسهیل کند . اگر کسى پیشقدم نشود ، ممکن است فرزند ، کسى را واسطه قرار دهد و از طرح مستقیم آن بپرهیزد
پس از آن ، نوبت به مراسم خواستگارى مى رسد . خواستگارى ، یکى از مواردى است که بیشترین بار شرم و حیا را براى فرد دارد و معمولاً با عرق کردن و سرخ شدن و بند آمدن زبان و سر به زیر انداختن و تپش شدید قلب ، همراه است . در این قبیل امور ، معمولاً بزرگترها پیشقدم شده ، به کمک عروس و داماد مى آیند . صحبت کردن درباره این موضوع ، براى بزرگترها سادهتر است ؛ زیرا اولاً آنان براى کس دیگرى خواستگارى مى کنند و ثانیا آنان ، خود از این تجربه ها داشته اند و این اوّلین بار نیست که در چنین مراسمى شرکت مىکنند . تکرار تجربه ، باعث کاهش حیا مى شود . شخص داماد از این جهت که تجربه اوّل او و اوّلین نقطه آغاز زندگى اوست و از طرفى ، پاى ارتباط زناشویى نیز در میان است ، معمولاً دچار شرم و حیاى شدید مىشود . کسانى که براى ازدواج دوم به بعد به خواستگارى مىروند ، احتمالاً کمتر دچار شرم و حیا مى شوند ؛ زیرا هم تجربه خواستگارى را دارند و هم تجربه زناشویى را ، و این ، میزان حیا را کاهش مىدهد . در روایتى آمده است که تجربههاى زناشویى ، به ترتیب ، حیاى زن را کاهش مىدهد . ۱ به نظر مىرسد این امر در مورد مردان نیز صادق است . مقایسه میزان حیاى مردان از خواستگارى تا تولّد فرزند ، مىتواند بیانگر تفاوت در مراحل مختلف باشد .
به هر حال ، هنگام خواستگارى ، فشار شرم ، بیشتر از هر زمان دیگرى است . این وضعیت براى کسانى که خود باید اقدام کنند ، دشوارتر است . حضرت على علیه السلام از کسانى است که والدین او هنگام خواستگارى اش حضور نداشتند . ایشان ، پیش از این که دیگران ، باب سخن را بگشایند و او را نسبت به ازدواج با دختر رسول خدا تشویق کنند ، خود ، اقدامى نکرد و تنها پس از پیشدستى دیگران بود که تصمیم گرفت نسبت به خواستگارى حضرت زهرا علیهاالسلام اقدام نماید . لذا بدین منظور ، تا سه بار نزد رسول خدا رفت و هر بار به خاطر مقام باعظمت حضرت ، از طرح خواسته خود ، شرم کرد و نتوانست سخنى بر زبان جارى سازد . در مرتبه سوم ، رسول خدا به کمک ایشان آمد و فرمود : «گویا کارى دارى . آنچه را مىخواهى ، بگو» . این کار ، راه را براى حضرت على علیهالسلامهموارتر ساخت و ایشان توانست خواسته خود را مطرح کند . وقتى حضرت با استقبال رسول خدا روبه رو شد ، بار دیگر ، شرم به وى اجازه ماندن نداد و لذا فورا از حضور پیامبر صلى الله علیه و آله مرخّص شد . ۱
امام حسن مجتبى علیه السلام فرزندى به نام حسن داشت که یکى از دختران عموى خود ، امام حسین علیه السلام را خواستگارى کرد . هنگام خواستگارى ، حضرت به وى فرمود : «هر یک از دخترانم را که مى خواهى انتخاب کن» . حسن از شرم نتوانست سخن بگوید . لذا امام حسین علیه السلام به کمک وى آمد و مسئله را به گونه اى ختم کرد . ۲
مسئله دیگر ، طرح موضوع خواستگارى با دختر است . معمولاً دخترها در این گونه موارد ، خجالتى تر هستند و اگر با پیشنهاد مطرح شده موافق باشند ، نمى توانند صریحا جواب مثبت دهند و حدّاکثر کارى که مىکنند ، سکوتِ حاکى از رضایت است . رسمى که هنگام خواندن خطبه عقد در میان ایرانیان وجود دارد که شخص عاقد براى بلهگرفتن تا سه بار درخواست خود را از عروس تکرار مى کند ، از همین فرهنگ حیا سرچشمه مىگیرد . اگر دخترى در همان مرتبه اول و بخصوص با صداى رسا «بله» را بگوید ، او را دخترى بى حیا و پُر رو مى شمُرَند . وقتى رسول خدا موضوع خواستگارى على علیه السلام را با دختر خود فاطمه علیهاالسلام در میان گذاشت ، ایشان از دادن پاسخ صریح ، خوددارى کرد و با سکوتِ حاکى از رضایت ، موافقت خود را اعلام کرد و رسول خدا ، با گفتن تکبیر ، اعلام کرد که این سکوت ، نشانه رضایت است . ۳
۱ – ر .ک : شرح الأخبار ، ج ۲ ، ص ۳۵۵ ؛ إعلام الورى ، ص ۱۶۰ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱۹ ، ص ۱۱۲ .
۲ – مقاتل الطالبیین ، ص ۱۲۲ ؛ کشف الغمّه ، ج ۲ ، ص ۲۰۲ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۴ ، ص ۱۶۷ .
۳ – الأمالى ، طوسى ، ص ۴۰ ، ح ۱۳ ؛ مناقب ابن شهر آشوب ، ج ۳ ، ص ۱۲۷ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۹۳ .
منبع : برگرفته از کتاب پژوهشی در فرهنگ حیا، پدیدآورنده : عباس پسندیده
دیدگاه