چرا برخی از مردم از امر به معروف و نهی از منکر دیگران نارحت میشوند ؟ یا اینکه چرا برخی در جامعه نسبت به این فریضه گستاخ شده و آن را به شکل عملی و نظری مورد اهانت، هجوم و تمسخر قرار می دهند و در برابر آمران و ناهیان هتاکی می کنند؟
کد خبر: 3078
تاریخ انتشار : آبان ۲۱, ۱۳۹۲
امر به معروف و نهی از منکر از آن جا که بر پایه روابط اجتماعی و تعامل بین افراد صورت میگیرد برای تحققش نیاز به دو طرف یا دوگروه هست. یکی فردی که آمر و ناهی است، و دیگری فرد یا گروهی که مخاطب این امر و نهی است.
با توجه به وقایعی که در چند سال گذشته به ویژه در یک سال اخیر برای آمران و ناهیان از جهت برخوردهای صورت گرفته با آنها، اتفاق افتاد؛ چند سوال در ذهن تداعی میشود که:
چرا برخی از مردم از امر به معروف و نهی از منکر دیگران نارحت میشوند؟
یا اینکه چرا برخی در جامعه نسبت به این فریضه گستاخ شده و آن را به شکل عملی و نظری مورد اهانت، هجوم و تمسخر قرار میدهند و در برابر آمران و ناهیان هتاکی میکنند؟
چه گروه های بیشتر مورد خطاب ناهیان از منکر قرار میگیرند؟
برای پاسخ به این سوالات باید ببینیم که افرادی که در جامعه منکری را انجام میدهند چه افرادی هستند؛ دسته بندی زیر نمایش دهنده گروههایی است که مخاطب اصلی نهی از منکر میشوند:
۱- قانون شکنان
۲- منافقین و کسانی که بر خلاف موازین شرع اسلامی عمل میکنند.
۳- افراد ناآگاه به مسائل دینی و اجتماعی
۴- مروجین فحشا و بی بند و باری
۵- مسوولان و روحانیون
۶- نوجوانان و جوانان
۷-افراد بد حجاب
۸-آسیب دیدگان اجتماعی
۹- سایر گروه ها
این گروه ها عموما افرادی هستند که بیشتر مواقع به دلایل گوناگون مورد امر به معروف و نهی از منکر و یا نظارت واقع می شوند، که هر کدام به دلایل خاص واکنش های متفاوتی را از خود نشان می دهند.
علل گستاخی و هتاکی افراد
ولی این که، علت نارضایتی این افراد از این خطاب چیست و چرا گاها نسبت به این کار واکنشهای جدی نشان میدهند، به چند عامل برمیگردد که اختصارا برخی از آنها را برای دقت بیشتر آمران و ناهیان ذکر می کنیم:
عامل اول؛ برخی دلیل ناراحتی خودشان و دیگران را از امر و نهیها، دخالت در زندگی شخصی و سلایقشان می دانند. این افراد از این تذکرات احساس رنجش کرده و این نصیحتها را دخالت در حوزه شخصیتی زندگی خود میپندارند.
راه حلی که می توان در اینجا پیشنهاد داد دقت در تبیین مفهومی ساده از امر به معروف و نهی از منکر و بیان کردن حد و مرزهای زندگی و حریم خصوصی افراد است. این مهم تنها با استفاده از شیوه های تبلیغی و فرهنگی امکان فراگیر شدن و فهم عمومی آن میسر است تا به خوبی به این شبهه که عموما از طرف معاندان مطرح شده و در ذهن عامه مردم ثبت میشود، پاسخ روشن و صریح داده شود و در میان مردم از طریق رسانه های مختلف شیوع پیدا کند.
عامل دوم؛ برخی ناراحتی مردم از امر و نهی دیگران را نتیجه ضعف شخصیتی و اخلاقی آنان دانستهاند. این افراد عموما کسانی هستند خود برتر بین، منفعت طلب، دنیا طلب و غیر اجتماعی در مفهوم علمی آن؛ چرا که این گروه نیازهای زندگی و ارتباطات اجتماعی را بیارزش می دانند. بنابراین اگر کسی به آنها حرفی بزند به شدت واکنش نشان میدهند که هم شامل افراد عادی و هم شامل افراد خاص و صاحب منسب سیاسی و .. هستند.
تنها راه برخورد با این دسته برنامه ریزی فرهنگی برای تربیت نسل آینده است، افرادی که قدرت پذیرش نقد و امر و نهی را داشته باشند. ولی تکرار امر و نهی به چنین افرادی اجتناب پذیر است و تکرار بالاخره اثرگذار خواهد بود.
عامل سوم؛ واکنش برخی از مردم به این امر و نهی ها به خاطر رفتار نامناسب کلامی و… آمران و ناهیان است. این دسته از مردم از طرف دیگر وقتی با اعمال خلاف قانون و اخلاق و شرع چنین آمران و ناهیانی مواجه می شوند دچار بی اعتمادی به امر و نهی های دینی و قانونی این افراد می شوند و نسبت به آنها عکس العمل نشان میدهند. انتخاب افراد موجه و دوره دیده و آشنا به مکارم اخلاق و ارتباطات اجتماعی برای گروههای سازمانی فعال در این زمینه یکی از راههای مقابله با این آسیب است. واز طرف دیگر دقت همه مردم در هنگام امر به معروف و نهی از منکر به کلام و رفتارشان برای حفظ حرمت فرد مورد خطاب راهکار مناسبی برای جلوگیری از هتاکی هاست.
عامل چهارم؛ برخی امر به معروف را انتقاد به رفتار شخصی می دانند.
عامل پنجم؛ افرادی هستند که آمران و ناهیان را فاقد صلاحیت لازم برای امرها و نهی های اجتماعی و دینی می دانند. که البته به این امر از طریق رسانه های معاند اسلام و نظام به شدت دامن زده می شود و با شعار آزادی مردم را به واکنش در برابر این امر و نهی ها تشویق می کنند.
این رسانه ها این اعتراض ها را نشانه آزادی خواهی و شجاعت افراد اعلام کرده و بدون پرداختن به کارکردها و موارد علمی از آن به عنوان یک حربه سیاسی استفاده می کنند. و از سوی دیگر این فریضه را نه یک واجب اجتماعی بلکه حرکتی سرکوبگرانه معرفی می کنند. و از این طریق به تهییج افراد میپردازند.
عامل ششم؛برخی از افراد نقش و کارکرد اصل امر به معروف و نهی از منکر در جامعه را باور نداشته و یا به آن آگاهی ندارند.
به هرحال یک نگاه اجمالی به دلایل نشان می دهد تبلیغات و فرهنگ سازی در مقابل هجمه هایی که صورت میگیرد یکی از بهترین روش هایی است که می تواند این مشکل را حل کند.
البته نحوه نهی از منکر و شیوه های آن در برخورد با هر دسته از مخاطبانی که از آنها در بالا یاد کردیم هم بیتأثیر نیست.
قطعا شیوه برخورد با جوان و نوجوان، افراد میانسال، روحانیون، مسئولان متفاوت است و برای هر کدام بر حسب اقتضائات روحی، روانی، مکانی، زمانی و سنی باید شیوه متناسب انتخاب شود.
از طرف دیگر برخورد با افرادی که مروج و مبلغ بی بندوباری و فساد در جامعه هستند و یا منافقین و قانون شکنان و افراد سازمان یافته برای ترویج منکرات باید متفاوت باشد. و مسئولین با دقت نظر باید با تبلیغات وسیع و اطلاع رسانی گسترده در جامعه قبل از برخورد قاطع با این افراد مانع مظلوم نمایی، هوچیگری و هتاکی آنها شده و ذهنیت مردم را نسبت به این امر آگاه و هوشیار کنند، تا مردم آنها را افراد عادی و معمولی ندانسته و معترض این برخوردها نشوند.
دیدگاه