نقدی بر فیلم «برف روی کاجها»
***خلاصه داستان
رؤیا (مهناز افشار) و علی (حسین پاکدل) که دندانپزشک است یک زندگی معمولی دارند. رؤیا در خانه پیانو تعلیم میدهد. او یک شاگرد بیست ساله به نام نسیم (آناهیتا افشار) دارد که ناگاه ناپدید میشود. رؤیا شماره پرهام (زانیار خسروی) دوست نسیم را مییابد و از وی میشنود که نسیم مدتی است رابطه خود را با او بر هم زده و با شوهر شما ارتباط دارد. علی در این اوقات برای یک سفر کاری به خارجه رفته و رؤیا با پیگیری مطلع میشود که نسیم نیز با او همراه است. او دکتر بهروز (حسن معجونی) دوست شوهرش را ملامت میکند که چرا خانهاش را در اختیار آنها قرار میداده است. بهروز شوهر سابق مریم (ویشکا آسایش) است که از دوستان نزدیک رؤیا به حساب میآید. مریم اعتراف میکند که از ماجرا خبر داشته ولی نتوانسته او را مطلع کند. علی از خارجه زنگ میزند، پیغام میگذارد و عذرخواهی میکند.
رؤیا در میانه این حوادث با پسر جوانی در همسایگیشان به نام نریمان (صابر ابر) آشنا میشود و با او به تماشای یک کنسرت میرود. علی به خانه بازمیگردد و عذرخواهی میکند. رؤیا نیز ماجرای عشق جدید خود را برای علی بازمیگوید.
یکی دو دیالوگ در فیلم هست که از طلاق غیابی رؤیا خبر میدهد ولی از اظهارات تهیه کننده و قرائن دیگر پیدا است که این از موارد اصلاحیِ فیلم است و در فیلمنامۀ اولیه وجود نداشته. جناب فیلمساز همچون فمینیستها درباره تفاوتهای فیزیولوژیک مرد و زن، تغافل کرده حقوق مساوی آنها را پیشفرض گرفته است و عملاً درباره آن سخن نمیگوید. حال اگر کسی این فرض را قبول نداشته باشد ارتباط خود را با فیلم از دست خواهد داد.
آخرین جملات فیلم، سخنان رؤیا به علی است در وقتی که او را شرمنده در خانه میبیند: «من دیشب با یک آقایی آشنا شدم و دیشب با هم رفتیم کنسرت. وقتی آمد دنبالم، یک حس عجیبی داشتم که خیلی وقت بود نداشتم». فیلم در همین جا تمام میشود و ما پاسخ علی را نمیشنویم. ظاهراً فیلمساز میخواهد به شرمندگی علی استدلال کند و بگوید: چشمت کور! جزای خائن همین است! در حالی که اگر علی از حقوق قانونی خویش مطلع میبود میتوانست از خود دفاع کند و رفتار رؤیا را نکوهش نماید و این البته آغاز یک ماجرای جدید است. اما جناب معادی که فیلمنامه را نیز نوشته در خصوص این حقوق جاهل بوده است، یا اصلاً تغافل کرده است.
ب. عدم سنخیت در ازدواج
ایراد دیگر فیلم، در ناهمگونی این زوج است. علی (حسین پاکدل) با ریش و موی کاملاً سفید، شصت تا هفتاد ساله مینماید و بایست از رؤیا (مهناز افشار) حدود سی سال بزرگتر باشد. فیلم برای این ازدواج نامتجانس توضیحی نمیدهد، گوئیا چنین سؤالی اصلاً نباید به ذهن مخاطب خطور کند.
جالب این که علی برای ازدواج دومش، دختری هجده تا بیست ساله (آناهیتا افشار) را برمیگزیند. این ازدواج نیز اغراقشده است و کارگردان به این ترتیب میخواسته بر هوسرانی این مرد تأکید کرده باشد. اما آیا مخاطب نباید بپرسد که این دو زن چرا باید از علی تمکین کنند و همسرانِ پیدا و پنهان او شوند؟
سه مطلب در این خصوص قابل ذکر است. آخرین دیالوگ فیلم که از زبان رؤیا بیان میشود حاکی از آن است که رؤیا و علی سابقاً روابط عاطفی خوبی داشتهاند، که فیلم اصلاً به آن نپرداخته است. ثانیاً، یکی از مطالبات فمینیستها جلوگیری از ازدواج اجباری دختران در سنین پایین و دفاع از همسن بودن زوجین است. برای نمونه میتوان به سخنان شخصیت زیبا (لادن مستوفی) در فیلم تسویه حساب/ تهمینه میلانی (۱۳۸۸) اشاره کرد که در یکی از دیالوگهایش علت دشمنی با جنس مرد را ازدواج در سن پایین عنوان میکند (از قضا، خانم مهناز افشار در «تسویه حساب» نیز به طور غیراتفاقی بازی کرده است). جناب معادی در فیلم برف از جناح فمینیستها سخن میگوید. پس چگونه است که سنخیت در ازدواج برای او مهم نیست؟ ثالثاً که نریمان (صابر ابر) که رؤیا با او دوست میشود و با وی به کنسرت میرود نیز در حدود ده سال از رؤیا کوچکتر مینماید.
سنخیت در ازدواج نهتنها یک مسئله عقلی و عرفی، بلکه جزو قوانین تکوینی خداوند است که در قرآن بر آن تأکید شده است:
﴿الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبات (نور/ ۲۶). زنان ناپاک نصیب مردان ناپاک میشوند و مردان ناپاک نیز بهره زنان ناپاک خواهند شد، زنان پاک برای مردان پاک خواهند بود و مردان پاک نیز روزی زنان پاک میگردند﴾.
ما به تجربه هم دیدهایم که یک مرد از زنان غیرهمجنس خود کراهت دارد؛ چه آن ها از او بهتر باشند یا بدتر. طبق این قاعده تکوینی، هر مردی به خواستگاری هر زنی نخواهد رفت. لذا جناب فیلمساز یا تهیه کننده نمیتوانند مدعی شوند که ما فیلم اجتماعی ساختهایم و به مسائل شرعی کاری نداریم. زیرا سنخیت در ازدواج جزو مسائل تکوینی و قوانین جبری خداوند است، قوانینی که بشر طبعاً از آنها تخطی نمیکند.
فیلمساز برای واقعیتر شدن ماجرا میتوانست قصه را بالعکس کند و خانوادهای را نشان دهد که در آن، مرد از زنش جوانتر باشد؛ مانند آنچه در فیلم شام آخر ساخته فریدون جیرانی نشان داده شد که محمدرضا گلزار از کتایون ریاحی خواستگاری کرد. در این صورت، بهتر میشد تصور کرد که این مرد جوان پس از مدتی از همسر مسن خود رویگردان شده و با یک دختر جوان ازدواج کرده است.
ج. روابط حلال یا حرام
به نظر فیلمساز، روابط قبل از ازدواج نسیم با پرهام ایرادی ندارد اما ازدواج علی با نسیم مانع دارد. این موضوع منظر غربی جناب فیلمساز را نشان میدهد. زیرا پرهام علیرغم آنکه شوهر نسیم نیست در اینجا مظلوم و صاحب حق دانسته شده. در قانون مدنی در این خصوص اینچنین آمده است:
ماده ۱۰۳۴ ـ هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد میتوان خواستگاری نمود.
ماده ۱۰۳۵ ـ وعده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمیکند، اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گردیده پرداخته شده باشد. بنابراین هر یک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده، میتواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمیتواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت، مطالبه خسارتی نماید.
لذا باید گفت چیزی را که قانون خداوند و قانون مدنی جواز داده شما چه کسی هستید که منع کنید و خلاف آن را مجاز بدارید.
***محاسن فیلم
۱ـ از فیلمبرداری خوب محمود کلاری نباید گذشت. فیلمبرداری آگاهانۀ سیاه و سفید، حسّ خوبی به تماشاگر میدهد و این ابتکار خوبی برای این فیلم بوده است.
۲ـ استفاده از صدا در مکالمات تلفنی خیلی واقعنما و بدیع بود. دوربین همچون یک ناظر نزدیک به واقع، مکالمات را دنبال میکرد و صداهای آن طرف خط نیز با همان فاصله شنیده میشد، که اغلب مسموع و گاهی نیز مبهم بودند.
۳ـ سکانس افتتاحیه که در آن فیلمساز به موضوع فیلم خود اشاره میکند خوب و بدیع بود، گرچه فیلمبرداری در فروشگاههای هایپر استار را به دو دلیل نپسندیدم: اول به جهت تبلیغ کننده بودنش برای این فروشگاه خارجی، و ثانیاً برای سروصدای آزار دهندهای که بر صدای بازیگران غلبه کرده است.
***ایرادها و نواقص
۱ـ تعهد آشکار فیلمساز به تفکر فمینیسم، فیلم را از موضع اعتدال خارج کرده، درام قصه را نیز به سطحی نازل افول داده است.
۲ـ در ازدواجهای علی با رؤیا و نسیم، سنخیتی وجود ندارد. و البته در دوستی رؤیا با نریمان نیز تجانسی دیده نمیشود.
۳ـ ما از نظرگاه علی خبری نداریم و بجز چند جمله کوتاه از عذرخواهیهای تلفنی و حضوری او، علت ازدواج مجدد و رفتارهایش را نمیفهمیم. انسانهایی که مرتکب خطاهای فاحش میشوند بسیار اندکاند. لذا این که ما همیشه در جانب رؤیا ایستاده باشیم و بخواهیم درباره علی قضاوت کنیم از نابخردی فیلمساز است که مخاطبانش را نیز مانند خود، سادهلوح پنداشته است.
۴ـ زمینه فکری فیلم، مسیحیت رایج در غرب (تکهمسری) است. کارگردان اصولاً با شریعت اسلام بیگانه است و مسائل مبتلابه زنان مسلمان را مطرح نمیکند.
***جواز تعدّد زوجات
بسیارند کسانی که همچون متجددان از غربیشدن دفاع میکنند و نتیجتاً حرامهای خدا را حلال میشمارند. اما عجیب اینجا است که کسانی نیز پیدا میشوند که برخی حلالها مانند تعدد زوجات و مُتعه (عقد موقت) را حرام میکنند. این افراد را مانند فمینیستها بنده در طبقۀ انبیاء کذبه قرار میدهم، کسانی که مردم را به عقل و فکر ناقص خودشان دعوت میکنند.
تعدّد زوجات در دین اسلام و یهود تشریع شده است و بسیاری از پیامبران خدا به این کار اقدام کردهاند، که از مشهورترین آنها حضرات ابراهیم، یعقوب، داوود و پیامبر اکرم ــ علیهم السلام ــ هستند. در دین اسلام جواز این مسئله در آیه سوم از سوره نساء آمده است که به مردان اجازه میدهد تا چهار زن را به عقد خود درآورند لکن مرد باید در نفقه آن ها، عدالت را رعایت کند. محبت یکسان داشتن به همسران عملاً غیرممکن است و خداوند این تکلیف را از دوش مردان برداشته است (نساء/ ۱۲۹). زیرا یکی از نیازهایی که موجب ازدواج مجدد مرد میشود عدم تمکین زن در ازدواج است. لذا نمیتوان از چنین مردی توقع داشت که میان زن ناشزه و زن مطیع به یکسان محبت کند.
مطابق آنچه که امام خمینی(ره) در کتاب تحریر الوسیله مرقوم فرموده تعدّد زوجات از حقوق مسلّم مرد است و به کسی دیگر واگذار نمیشود حتی اگر در ضمن عقد از سوی زوجه شرط شده باشد (تحریر الوسیله، ترجمه علی اسلامی، ج ۳، ص ۵۳۹، مبحث نکاح، شرطهای مذکور در عقد ازدواج).
قانون تکهمسری (monogamy) در مسیحیت امروزی عملاً ربطی به حضرت عیسی(ع) ندارد. زیرا که آن حضرت خود را یکی از انبیاء بنیاسرائیل مینامید (انجیل متی ۱۵/ ۲۴) که تورات موسی(ع) را قبول دارد و مطابق آن نیز حکم میکند (متی ۵/ ۱۷ تا ۲۰ ـ متی ۸/ ۴). ریشه این بدعتها به پولس بازمیگردد که در باب هفتم از نامه خود به مسیحیان قرنتیه آنها را از ازدواج منع میکرد و سفارش مینمود که «بعد از این آنانی که زن دارند مثل بیزن باشند»! (۱قرنتیان ۷/ ۲۹) همین تجویزهای غیر شرعی پولس است که کشیشان کاتولیک را به نفی ازدواج کشانید.
جالب توجه این است که پولس در باب نهم از همین نامه به ایرادهای برخی از همین مسیحیان ساکن در قرنتیه که او را هر نوبت با زنی جدید میدیدند پاسخ داده و اینچنین نوشته است: «آیا اختیار نداریم که خواهر دینی را به زنی گرفته همراه خود ببریم مثل سایر رسولان [= حواریون]؟ … چون ما روحانیها را برای شما کاشتیم آیا امر بزرگی است که جسمانیهای شما را درو کنیم؟» (۱قرنتیان ۹/ ۵ و ۱۱). این افراط و تفریطها نشانه دور افتادن از اعتدال و صراط مستقیم است.
لذا باز هم خاطر نشان میکنیم که پشتوانه تفکر فیلمساز، مسیحیت رایج در دنیای غرب است. او یا از مسائل اسلامی و شرعی خبر ندارد یا در این خصوص تجاهل میکند. در هر دو صورت او نباید قبل از تحقیق و پژوهش کافی به ساخت این فیلم اقدام میکرد.
***وقایع جشنواره سیام فیلم فجر
فیلم برف روی کاجها نامزد سه جایزه از بخش نگاه نو (فیلمهای اول) در جشنواره فیلم فجر بود: بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی، و بهترین بازیگر نقش اول زن (مهناز افشار)، که فقط دیپلم افتخار همین مورد آخر را برد. این فیلم همچنین در بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) نامزد بهترین بازیگر نقش دوم زن (ویشکا آسایش) بود. اما برف روی کاجها بر حسب آراء تماشاگران توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را نصیب تهیه کننده (ساداتیان) کند که ایشان نیز فیالمجلس آن را به پیمان معادی اهداء کرد.
بیشترین موضوع مشترک در جشنواره سیام فیلم فجر، مسئلۀ خیانت زناشویی بود. جناب معادی در جلسه نقد و بررسی فیلمش این خبر را از یکی از منتقدان شنید، گفت: «اگر من این مسئله را میدانستم باز هم این فیلم را میساختم، چون خبرهایی از این دست در اطرافم زیاد میشنوم.»
*** امیر اهوارکی
دیدگاه