چند شیوا امینی دیگر باید بدهیم تا معاونت فرهنگی که مسئولیتی سنگین تر از نصب بنر و برگزار چند همایش دارد، از خواب زمستانی برخیزد؟ فصل بهار است و نیاز به بیدار شدن و تبین بهار زیبای هویت ورزشکار و زن در اسلام هست! به گزارش باحجاب، در خبرها آمده بود […]
چند شیوا امینی دیگر باید بدهیم تا معاونت فرهنگی که مسئولیتی سنگین تر از نصب بنر و برگزار چند همایش دارد، از خواب زمستانی برخیزد؟ فصل بهار است و نیاز به بیدار شدن و تبین بهار زیبای هویت ورزشکار و زن در اسلام هست!
به گزارش باحجاب، در خبرها آمده بود شیوا امینی عضو تیم ملی فوتسال و بازیکن لیگهای برتر بانوان به دلیل کشف حجاب در سفر شخصی خود خارج از کشور، از بازی در مسابقات رسمی محروم شده است. خبری تأسف بار که ناشی از نبود فعالیت فرهنگی در کشور به خصوص فضای ورزشی ماست و جای تأمل دارد؛ چراکه وقتی فرهنگ با وجود اهمیت و تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری در درجه بسیار پایینی قرار گرفته چنانچه حتی در مناظرات ریاست جمهوری هم، برخی از نامزدها کوچکترین اشارهای به آن نکردند ( هرچند موضوع مناظره اول مباحث فرهنگی و اجتماعی بود) این نشان میدهد فرهنگ عملأ معنایی ندارد که دغدغه باشد و تنها جایگاه آن در حد شعار و حرفهای دهان پرکن شده است.
متأسفانه باشگاهها هم فقط اسم فرهنگی را با تابلوهای بزرگ یدک میکشند اما در عمل تربیت و پرورش در سیستم فکری و رفتاری مدیران ما جایگاهی ندارد، لذا شاید دور از انتظار نباشد وقتی ورزشکاران جوانی با چند موفقیت یا رفتن به کشورهای دیگر بدور از اصالت اجتماعی، جو زده محیط و شرایطی که در آن هستند بشوند و رفتارهای هنجارشکنانهای چون کشف حجاب از خود نشان بدهند. وقتی به اوضاع سایر تیمهای ورزشی هم نگاهی بیندازیم تقریبا همین آش و همین کاسه را شاهدیم. کم نیستند تصاویر فوتبالیستهای باشگاههای لیگ برتر و تیم ملی که در اینترنت و فضای مجازی چه با خانواده و چه بدون خانواده نسبت به پوشش و رعایت حجاب توجهی نمیکنند، حتی عکسهایی از آنها دیده میشود که با جنس مخالف و نامحرم هستند.
در این میان گاهأ همسران ورزشکاران هم با پوششهای بسیار زننده به عنوان همسرقهرمان ملی تصاویرشان در اینترنت وجود دارد. همه اینها ناشی از نبود کار فرهنگی و ارزشی در حوزه ورزشی است. مدیرانی که تنها به کاپ قهرمانی و بردن مدال میاندیشند و در همین مسیر برنامهریزی میکنند اما دریغ از کمترین کار فرهنگی تا ورزشکار همراه با پیشرفت ورزشی آن را در خود نهادینه کند.
از آموزش و پرورش که هیچ انتظاری نیست، برخی از مساجد ما نیز در بسیاری موارد تنها ۱ ساعت برای اقامه نماز باز هستند وعملأ محدود شدهاند، اما اگر اینها هم فعال باشند هیچ کدام توجیهی منطفی بر سوءمدیریت و نبود نگاه فرهنگی در ورزش ما نیست.
البته معاونت فرهنگی، آموزشی و پژوهش وزارت ورزش و جوانان وزارت ورزش چند سالی است که تأسیس شده و رؤسای قبلی آن هم از نوع نگاه سطح پایین مسئولان ورزشی به فرهنگ ناراحت و نادم بودهاند، با این وجود نگاه غالب در ورزش به اندازهای است که نام فرهنگ را تنها در حد روابط عمومی، دبیرخانه و نصب پلاکارد و تسلیت و تبریک میدانند و این تمام وظیفه فرهنگی در ورزش ما شده است.
دربسیاری مواقع میبینیم اغلب مدیران باشگاهها و تیمهای ملی مدعی ارزشمداری هستند اما نه تنها برای نهادینه شدن فرهنگ اسلامی قدمی برنمیدارند که حتی خروجی عملکرد آنها هم به صورتی است که گاه از یک فرد عادی و مؤمن ورزشکار، پس از مدتی فردی لاابالی و مهار نشده تبدیل میشود، همین نگاه است که باعث شد برای مثال فلان بازیکن مشهور که او را در قرائت قرآن در مجالس ورزشی میشناختیم بعدها در پارتیها و مظاهر بیدینی خودی نشان دهد.
در نتیجه کشف حجاب دختری ورزشکار هرچند تلخ است، اما او محصول و خروجی همین نظام ورزشی ماست و نمیتوان انگشت اتهام را تنها به گردن ورزشکار انداخت، بلکه باید به سمت مدیران و مسئولان ورزشی نشانه گرفت که با وجود بودجه که در اختیاردارند درعمل نتوانستند و یا نخواستند امور فرهنگی واعتقادی را مانند نکات ورزشی در شخصیت ورزشکاران نهادینه کنند؛ چراکه وقتی نگاه صرفأ مدالآوری و قهرمان شدن در ورزش باشد دیر یا زود چنین اتفاقاتی را هم به دنبال دارد چه آنکه ورزش قهرمانپرور نیاز به وقت و تمرکز روی همان رشته ورزشی دارد تا فرد مدال بیاورد و عملأ فرصتی برای مطالعه، تحقیق و آشنایی با مبانی فکری و اندیشهای نیست؛ بنابراین این ایراد را بیشتر باید به مسئولانی گرفت که متصدی امر هستند؛ آنها کارنامه کاری خود را تنها به گرفتن مدال و عنوان خلاصه کردهاند و مقوله فرهنگ و اعتقادات برایشان اهمیتی ندارد. این موضوع را شاید بهتر از هرکس بتوان از زبان فوتبالیستی تعریف کرد که وقتی به عنوان بازیکن در تیم ذوب آهن حضور یافت جملاتی گفت که در رسانهها انعکاس زیادی پیدا کرد او گفته بود وقتی به باشگاه ذوب آهن رفتم از دیدن کتابخانه تعجب کردم چون در باشگاههای دیگر چنین چیزی ندیده بودم .
کلام آخر اینکه
از کوزه همان برون تراود که در اوست …
و اگر هم فرهنگ پهلوانی، رادمردی و اصالتی در میان مردان ورزشکار و خانواده هایشان هست و اگر فرهنگ حیا و حجابی در میان زنان ورزشکارمان هست، مربوط به فطرت خودشان و خانوادههای موفقشان هست و بس
و ارتباطی به ویترین وزارت ورزش ندارد!
دیدگاه