آخر تاریخ هنری که در آن الگو اصلی برای مجسمه سازان، پیکرتراشی های برهنه محور میکلانژ ـ آنهم با آن نگاه حیازُدا از جامعه مسیحیت ـ است، می تواند هنرمند مجسمه ساز و پیکرتراش با حیا و عفیف تربیت کند؟ و یا آیا مکتب های نقاشی و طراحی که در آن اصالت بر انسان مادی است، می تواند بیان کننده معنویت و الوهیت باشد؟
[۱] -مراجعه شود به سایت حضرت آیت الله جوادی آملی و یا سایت «جهان نیوز»، مورخ ۲۵ بهمن ۱۳۹۱
دیدگاه