بازگشت زن مقاوم ایرانی به تلویزیون

« هشت و نیم دقیقه» نام سریالی است با محوریت همدلی و ایثار در یک خانواده ایرانی که به نقش مهم و تاثیرگذار زن در سرپرستی و تربیت فرزند بعد از فوت همسر ودفاع از حقوق یکسان خانواده می پردازد. این سریال موضوعی خانوادگی را در بستر یک قصه ملودرام اجتماعی، به تصویر می کشد.

داستان

داستان کلی هشت و نیم دقیقه از بعد از مرگ پدر(تاجیک بزرگ) و پسر خانواده(امیر) شروع می شود. محوریت کلی داستان بر روی مشکلات و سختی هایی است که یکتا همسر امیر بعد از فوت همسرش تحمل می کند. در این بین فرزین برادر کوچکتر امیر و همسرش فروغ به خاطر کینه های قدیمی بنای دشمنی را با یکتا می گذارند و به ناراحتی ها و سوءتفاهم ها دامن می زنند…

شخصیت پردازی ها

بیشتر شخصیت های سریال هشت و نیم دقیقه از میان مردم عادی انتخاب شده اند این شخصیت ها که برای مخاطب خود بسیار باور پذیر و قابل لمس هستند داستان را پله پله جلو می برند… خوشبختانه پردازش دقیق این شخصیت ها باعث شده است که این سریال از شعارزدگی دور بماند و مخاطب را نسبت به قهرمان هایش دلسرد نکند. البته اینکه حتی قهرمان های داستان در جاهایی دچار لغزش می شوند ولی توانایی کنترل اوضاع را پیدا می کنند، یکی از نقاط قوت هشت ونیم دقیه است که باعث می شود مخاطب این شخصیت ها را نه دور از دسترس و نه غیر قابل قبول ببیند.

زنی  خانواده دوست

در هشت و نیم دقیقه یکتا به نوعی قهرمان اصلی محسوب می شود. این زن که تا قبل از فوت همسر و پدر شوهرش هم مسولیت های زیادی را بر عهده داشت، بعد از مرگ آنها هم مجبور شد چرخ خانه را بچرخاند و با مشکلات خانواده ی خودش و خانواده ی همسرش دست و پنجه نرم کند.

یکی از جذابیت های نقش یکتا این بود که این زن، بر خلاف تیپ زن هایی که در سالهای اخیر در تلویزیون دیده ایم در عین داشتن تمام مشخصه های یک زن ایرانی، قدرتمند و با لیاقت، بسیار باور پزیر است و شما می توانید نمونه اش را در اطرافتان ببینید.

یکتا زنی است که وقتی مشکل یا مشکلاتی در زندگیش به وجود می آید در مقابلشان می ایستد و با صبر و منطق با آنها روبرو می شود این وجه از زن ایرانی مدتها بود که در سریال های ما گم شده بود و بازگشت زنان مقاوم و خانواده دوست اینچنینی خبر خوبی برای سریال های ما خواهد بود.

نوجوان سرکش

شخصیت یلدا بر عکس خواهرش یکتا است او دختری بلند پرواز است که به امید یک شروع خوب از شهرستان به تهران آمده و دوست دارد که در زندگی اش پیشرفت های خوبی داشته باشد و شاید به همین خاطر هم با اولین نشانه هایی که از علاقه ی فرزین می بیند بر خلاف منطق به او دل می بندد و از رفتارهای مشکوک او به راحتی گذر می کند.

یلدا هم مثل یکتا شخصیت باور پذیری دارد ولی نکته ی ارزشمند در شخصیت پردازی او خانواده دوستی و احترام به بزرگتر هاست اینکه یلدا با وجود علاقه ی زیادش به فرزین در نهایت سعی می کند فروغ و یلدا را هم با خود همراه کند و احساسشان برایش ارزشمند است نکته ی قابل توجهی در این شخصیت است که از نگاه نویسنده جا نمانده است.

عشق نجات بخش

فروغ در هشت و نیم دقیقه شخصیتی تقریبا خاکستری است او که رگه های بدبینی و بدجنسی زیادی در شخصیتش دارد، به لطف عشق و محبت واقعی که نسبت به شوهرش دارد، هر بار می تواند از اشتباهاتش عبور کند و در نهایت هم هر چند هنوز با یکتا مشکل دارد اما با برخورد اشتباه برادرش فرزین در مورد یلدا مخالفت می کند و وجدان را تحت هیچ شرایطی کنار نمی گذارد.

این دید انسانی و ارزشمند نسبت به زنی مثل فروغ که مشکلات خاص خودش را در زندگی دارد، بسیار زیبا در هشت و نیم دقیقه به تصویر کشیده شد.

خانواده همه چیز است

یکی از مسائل مهمی که در این سریال به تصویر کشیده شد رابطه ی عاطفی عمیق و بسیار قوی زنان و مردان داستان بود در هشت و نیم دقیقه مردان نسبت به زنانشان بسیار وفادار هستند و هر چند که اشتباهات خودشان را دارند (مثل برادر یکتا) اما در نهایت برای خانواده و روراستی با همسرشان ارزش قائل هستند. این مردان و زنان به نوعی ماییه ی آرامش و نجات یکدیگر می شوند و به تصویر کشیدن این نجات مدت ها بود که در سریال های ما گم شده بود به خصوص که بیشتر کارگردانان معنا و مفهوم یک سریال جذاب را در مثل و مربع های عشقی میبینند!

علاقه ی مخاطب به سریال هشت و نیم دقیقه ثابت کرد که هنوز هم ارزش های خانوادگی و جذابیت هایی که در بستر روابط یک خانواده اتفاق می افتد بر موضوعاتی که غیر از این ژانر را دنبال می کند ارجحیت دارد و مخاطب سلیقه اش را عوض نکرده است!

این شخصیت را دوست داشتم

شبنم قلی خانی بازیگر نقش یکتا که مدتها بود در نقشی در تلویزیون بازی نکرده بود در مورد بازی در این سریال و علاقه ی به نقشش می گوید:

پس از مدت ها با خواندن فیلمنانه سریال « هشت و نیم دقیقه »، با شخصیت یک زن قوی رو به رو شدم که با وجود اینکه مشکلاتی برایش رخ می دهد‌، به خوبی این مشکلات را از سر راه بر می دارد که در واقع  این نوع داستان جزو اولویت های من محسوب می شد که با نقش یکتا به آن رسیدم.

قلی خانی در ادامه صحبت های خود با اشاره به شخصیت پردازی درست نقش «یکتا» تصریح کرد: همچنین تصور می کنم شخصیت پردازی نقش یکتا بسیار درست و به جا صورت گرفته به همین دلیل این نقش برای خود من هم یک الگو به شمار می رود به خاطر اینکه به من آموخت اگر در زندگی مشکلاتی به وجود آید‌، چگونه می توانم آن ها را حل کنم و روی پای خودم بایستم.

انتظار مخاطب

در سال های اخیر داستان های خطی، قصه های آپارتمانی، اختلافات زن و شوهری، خیانت  و عشق های مثلثی و گاه تصادفی در کوچه و خیابان  و… همه ی این ها نتوانست مخاطب عاصی و مشتاق را پای سریال های صدا و سیما بکشاند. باید بپذیریم که این قصه ها دیگر جذابیت قبل را برای مخاطب امروز ندارند.

 تماشاگر تلویزیون مدتها بود که به دنبال قصه ای بود که حرف تازه ای داشته باشد و از آن مهم تر قصه ای که خوب تعریف شود. اینطور بود که توجه مخاطبین هر روز بیش از پیش به فیلم های ماهواره ای جلب شد که هر چند مخالف ارزش ها و حتی سلیقه ی ایرانی بودند اما ، پر تعلیق بودند و لااقل با رنگ و لعاب توجه را جلب مخاطبین را جلب می کردند.

اینجا بود که زنگ خطر به صدا درآمد، آسیبی وارد خانه های ما شد که که رهایی از آن منوط به ساخت مجموعه هایی با کیفیت مطلوب و همخوان با ذائقه مخاطب و پیچیدگی های خاص یک داستان جذاب باشد.

متاسفانه در این جنگ خیلی از کارگردانان ما به سراغ ساخت مجموعه هایی رفتند که به همان خوراک های نا مطبوع ماهواره ای شباهت داشته باشد بی خبر از اینکه برای پیروزی در این جنگ نباید از آنها تقلید کرد، بلکه باید حریف را با اشاعه و پر رنگ کردن ارزش های واقعی سر جایش نشاند.

خوشبختانه سریال هشت و نیم دقیقه هر چند سریال فوق العاده و پر هزینه ای  نبود اما به نیاز های مخاطب ایرانی در مورد انتخاب سریالی که شب ها او را پای تلویزیون بکشاند پاسخ داد و موفق شد مردم را دوباره به سمت دیدن سریال های با کیفیت ایرانی بکشاند.

فاطمه قاسم آبادی _ تحریریه سایت با حجاب