چپاول فرهنگی واژه آشناییست که با وجود اطلاع از آن در خانواده هایمان اهتمام زیادی برای مقابله با تاراج فرهنگ، دیده نشده و این عرصه را برای تاخت و تاز دشمنان علنی بازتر می کند.
کد خبر: 51325
تاریخ انتشار : مرداد ۷, ۱۳۹۶
سبک زندگی ما ایرانیها شامل مواردی است که به زندگی بشر در جنبهها و ابعاد مختلف فردی، عمومی، اجتماعی، مادی، معنوی و… مربوط میشود. مواردی از قبیل علایق، اعتقادات، سمتهای اجتماعی و تمایلات انسان که کاری ذهنی و رفتاری هوشیارانه و یا غیر هوشیارانه و درونی است و تمامی آنها در انسان و نحوه زندگی کردن او آشکار بوده و نمود دارد، پس سبک زندگی ایرانی -اسلامی مؤلفه ارزشمند و مجموعهای مملو از ارزش با جایگاهی بسیار والا در جامعه مسلمان و شیعهنشین کشور ایران تلقی میشود که اکثر اوقات در بین جمعی از افراد بروز کرده و تعداد قابل توجهی از این افراد به پیروی عاشقانه از آن رو میآورند.
اهمیت پیروی از بحث سبک زندگی ایرانی – اسلامی و کشاندن آن به زیربنای کنونی کانون خانه و خانواده وقتی نمایان شده و ظهور می کند که ما به این مهم توجه داشته باشیم و آن را به عینه ببینیم که این زندگی کردن به سبک ایرانی – اسلامی یک وسیله فرهنگی و به نوعی تجهیزاتی نرم برای مدیریت و فائق آمدن بر بحرانهای زندگی و به خصوص در جامعه های فاسد و چرکآلود است.
جنگ برای تسخیر اذهان بشری
همیشه و در همه جوامع بشری میان واقعیتهای اجتماعی و ایده آلهای اجتماعی تفاوت و تمایز وجود داشته و دارد. پس از پایان جنگ جهانی اول و در حدود ۷۰ سال پیش “آیزنهاور”، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، اظهار میکند: «جنگ بعدی، جنگ بر سر تسخیر اذهان بشری است.»
این تأکید در بیش از نیم قرن پیش، حاکی از آغاز تلاشهای گسترده کشورهای غربی به ویژه آمریکا در راستای سمت و سو بخشی به مؤلفههای فرهنگی سایر کشورها و ایجاد تجانس و همسویی با موارد فرهنگ آمریکایی و به عبارت بهتر ترویج و اشاعه سبک زندگی آمریکایی در جهان با استفاده از رسانههای جمعی است.
این استیلای فرهنگی همان چیزی است که “امانوئل والرشتاین”، جامعه شناس و بزرگترین متفکر سوسیالیست، بر آن تأکید کرده است.
تفوق فرهنگی و تسلط دنیایی امپراطوریهای آینده
به اعتقاد والرشتاین، در آینده شاهد ظهور امپراطوریهایی خواهیم بود که به واسطه استیلای فرهنگی خود، بر دنیا و سایر کشورها مسلط خواهند شد. تلاشی که بعدها در قالب نظریه دهکده جهانی مارشال مک لوهان، استاد مرکز مطالعات رسانهای تورنتو، نمود یافت و پس از آن به واسطه این ظهور، ابزارهای نوین ارتباطاتی از جمله شبکههای رادیویی، تلویزیونی، ماهوارهای و به ویژه اینترنت بیش از پیش توسعه یافته و مؤید همین امر است.
سبک زندگی آمریکایی و رسوخ آن به ذهن و اندیشه مخاطبان رسانههای جمعی و ایجاد همنوایی در فکر و اندیشه مخاطبان فارغ از ملیت، مذهب و این که در کدام موقعیت جغرافیایی زندگی می کنند، عاملی است که بیتردید زمینهساز همنوایی و همسویی در عادات و رفتار مخاطبان خواهد شد.
تهاجم به سبک زندگی با تضعیف هویت فردی و اجتماعی
«هویت» سیستمی پیچیده از روابط است. برخی جامعه شناسان معتقدند هویت افراد در یک جامعه از طریق سبک زندگی انتخابی آنها تولید و بازتولید میشود.
این ساز و کار پیش از هر چیز، از خلال درونی کردن رفتارها و باورها، در ظرف روزمرگی به عمل میآید. البته این ارتباط باید دو سویه و دربردارنده تأثیرات و تجلیلات هویت در سبک زندگی هم باشد و چه بسا بتوان هویت را زیربنا و منشأ شیوه زندگی در نظر گرفت.
نکته حائز اهمیت توجه به این مهم است که مؤلفههای فرهنگی و سبک زندگی هر قوم، قبیله، عشیره و جامعهای با توجه به سیر و تجربه تاریخی آن گروه اجتماعی در گذار از برههها و زمانهای دور تا به امروز و در تعاملات بیدرنگ میان گروههای مختلف اجتماعی و شرایط اقلیمی – جغرافیایی و سایر محورهای زندگی اجتماعی شکل گرفته و در اثر تکرار آن قوام یافته و زمینه عرفهای اجتماعی و به تبع آن قوانین اجتماعی را ایجاد کردهاند.
سبک زندگی که متشکل از مؤلفههای متکثر و متعدد فرهنگی است، بدون عبور از شاهراه تاریخی جامعه، تبعات و آثار مخربی را برای جامعه پذیرنده به همراه خواهد داشت. شاید بتوان مهم ترین و اصلی ترین آثار تهاجم به سبک زندگی ایرانی – اسلامی یک کشور را تضعیف هویت فردی و اجتماعی و در گام بعد بروز آسیب های اجتماعی و جرایم در آن کشور قلمداد کرد.
تبعات ظهور برخی تغییرات در سبک زندگی
ظهور تغییر و تحولات اخیر در سبک و سیاق زندگی مردم کشورهای مختلف جهان، تحولی ژرف در مؤلفههای ریز و درشت فرهنگی در بین افراد و جوامع کشورها، به ویژه جوانان و زنان در کشورهای در حال توسعه ایجاد کرده است و این مهم (بروز تغییرات اجتماعی در پوشش، گویش، خوراک، مسکن، ارزشها و…) حاکی از اثر گذار بودن اقدامات و برنامههای پر دامنه و پر و پیمان کشورهای مهاجم فرهنگی به منظور تغییر سبک زندگی کشورهای دیگر است.
تحولات اجتماعی و استیلای فرهنگی
ورود جوامع به حیات مدرن و از سرگذراندن تحولات اجتماعی سریع، پارادوکسهایی را بر این جوامع تحمیل کرده است. در این راستا کشورهایی که در روند توسعه یافتگیگوی سبقت را از سایر کشورها ربودهاند، در تلاش مستمر و بیوقفه برای حفظ این برتری بوده و هستند.
بر این اساس و با توجه به آنچه که والشتاین به آن پرداخته است، بهترین راهکار برای از بین بردن سبک زندگی بومی در کشورهای مخاطب و کمتر توسعهیافته استیلای فرهنگی است.
افزایش انواع جرائم و آسیبهای اجتماعی در جامعه، روندی است که به اعتقاد بسیاری از متفکران اجتماعی حاصل تغییرات فزاینده در الگوهای زندگی افراد جامعه و یا همان سبک زندگی افراد است.
استراتژی فرهنگی
با وجود اینکه سبک و سیاق زندگی آدمیان و اثرات آن در تمامی جنبهها و حوزههای ساختاری خانه، کانون خانواده، علائق، تمایلات فردی و اجتماعی نقش و عمومیت دارد، ولی این روزها در چارچوب استراتژی فرهنگی مطرح و تحت کنترل و بررسی کارشناسان متعددی قرار گرفته است.
شاید امروزه گسترش و افزایش تأثیر روز افزون نفوذ و رسوخ سبک زندگی ایرانی – اسلامی در بین تودههای مختلف مردم کشورمان، مسبب به وجود آمدن یک سری بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع غربی شود اما لازم به تذکر است که اهمیت سبک و سیاق زندگی آن هم از نوع ایرانی – اسلامیاش ما را موظف به شناخت تهدیدها، آسیبها و فرصتهایی از قبل طراحی و برنامه ریزی شده توسط نظام اجتماعی و سیاسی غرب میکند. بنابراین هر چه زودتر باید دست به کار شویم و علاوه بر اتخاذ راهبردها و تصمیمات مربوطه، برای استواری زندگی و برای توانمندسازی سبک ایرانی– اسلامی مان تدبیری بیاندیشیم.
دیدگاه